رمان فارسی. کسی را دوست می دارم که او هرگز نمی داند. همه شب در خلوت رؤیا به سویش پر می گیرم و به تک تک خاطراتش بوسه می زنم. به خدا التماس می کن ...
رمان فارسی. کسی را دوست می دارم که او هرگز نمی داند. همه شب در خلوت رؤیا به سویش پر می گیرم و به تک تک خاطراتش بوسه می زنم. به خدا التماس می کنم چرخ گردونش را نگرداند و این لحظه ها را از من نگیرد. من سراپا مستم و بی باده غزل خوان. چرا حافظ نیست تا غزلی بر این خلوتگه عشق بسراید؟ ...
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.