داستان فارسی برای گروه سنی "ب". بچه روباه شنی که کوچولو بود و بامزه، دمش را گذاشته بود زیر خودش و جلوی در لانه شان منتظر بود. قرمزی و ما ...
داستان فارسی برای گروه سنی "ب". بچه روباه شنی که کوچولو بود و بامزه، دمش را گذاشته بود زیر خودش و جلوی در لانه شان منتظر بود. قرمزی و مادرش موقع برگشتن به لانه شان شنی را دیدند. قرمزی گفت: «تنها نشسته.» با کاغذ گلاسه
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.