رمان فارسی. آدما با اشیا ارتباط می گیرن. مسخره به نظر می آد. عشق بین جاندار و جسم بی جان! ولی مهم اینه که من این میز و صندلی را دوست دارم . حتما ...
رمان فارسی. آدما با اشیا ارتباط می گیرن. مسخره به نظر می آد. عشق بین جاندار و جسم بی جان! ولی مهم اینه که من این میز و صندلی را دوست دارم . حتما به غیر از من کسان دیگه هم هستند که همین ها رو دوست داشته باشند. راستی اگه میز و صندلی حس و روح داشت، می تونست نسبت به تمام علائق احترام بذاره ؟یا همه دوستدارانش را پس می زد؟ اگه احترام می ذاشت که مثل آدمایی می شد که با احساس هم بازی می کنند و اگه همه رو رد می کرد، شبیه آدمای مغروری می شد که دور خودشون حصار کشیدند.مثل کوه یخ ، سرد و بی احساس. راستی در یک رابطه ناموفق و شکست خورده، آیا کسی که دل بسته مقصر هست یا طرف مقابل که چندین ابراز و احساسات را دیده و نتونسته به هیچکدوم پاسخ بده ؟
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.