در ژانویهی سال ۱۹۹۳، خبری هولناک جامعهی فرانسه را در بهت فرو برد. ژانکلود رومان، پزشکی قلابی، ظرف یک روز پدر و مادر و همسر و فرزندانش ...
در ژانویهی سال ۱۹۹۳، خبری هولناک جامعهی فرانسه را در بهت فرو برد. ژانکلود رومان، پزشکی قلابی، ظرف یک روز پدر و مادر و همسر و فرزندانش را به قتل رسانده بود. امانوئل کارر با خواندن این خبر در مطبوعات تصمیم گرفت کتابی دربارهی آن بنویسد. او نامهای برای قاتل نوشت و آن را به زندان فرستاد. دو سال بعد، پاسخ نامه از راه رسید و کار آغاز شد. کتابی که در دست دارید حاصل کندوکاو امانوئل کارر است در زندگی قاتلی غریب، مردی که نزدیک بیست سال خود را پزشک جا میزد؛ حال آنکه چیزی نبود جز دروغگویی کلاهبردار. این کتاب بلافاصله پس از انتشار به چندین زبان ترجمه شد و امانوئل کارر نام و آوازهای جهانی یافت.
امانوئل کارر در مصاحبه با مجلهی «لیر» میگوید:
«این ماجرا ازاینرو به دغدغهی من بدل شده بود که همهی ما بههرحال یک کلاهبردار درون داریم، تنها با این تفاوت که شیادی ما بهندرت ابعادی چنین ناساز و غمبار و هولانگیز مییابد. در وجود ژانکلود رومان نیز، مثل هرکدام از ما، تفاوتی وجود دارد بین تصویری که از خود ارائه میدهد، تصویری که دوست دارد از خود به دیگران نشان دهد و خویشتن واقعیاش که آن را خوب میشناسد و وقتی سر بر بالین میگذارد و خواب به چشمهایش نمیآید به آن میاندیشد. رابطهی بین این دو مرد چیزی بود که مرا مجذوب خود میکرد.»
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.