وقتی فریدا به خانواده ی خود خبر داد که قصد دارد با دیه گو ازدواج کند، پدرش با شوخی نیشداری گفت این کار شبیه ازدواج فیل و کبوتر است. همه نسبت ...
وقتی فریدا به خانواده ی خود خبر داد که قصد دارد با دیه گو ازدواج کند، پدرش با شوخی نیشداری گفت این کار شبیه ازدواج فیل و کبوتر است. همه نسبت به ازدواج دخترک پر شر و شوری که جسمی بیمار و آسیب پذیر داشت آن هم با هنرمند نابغه ی مکزیکی که دو برابر سن او و سه برابر وزن او را داشت بدبین بودند. دیه گو به غول اغواگر شهرت داشت و هنرمندی بود که جرأت کرد در گرامیداشت بومیان مکزیک، دیوارنگاره هایی بکشد و در آن ها کارگران را در حال پائین کشیدن تثلیث شیطانی مکزیک - کشیشان، طبقه ی بورژوا و مردان قانون - به تصویر بکشد. ماجرای نخستین دیدار دیه گو و فریدا، گذشته ی پربار مرد نقاش، تجربه ی درد و تنهایی فریدا، ایمان آن ها به انقلاب تا پایان عمر، ملاقات با تروتسکی و آندره بروتون، ماجرای آمریکا و علاقه ی هنری فورد به آثار دیه گو و نقش انکارناپذیر آن ها در نوسازی دنیای هنر مدرن، داستان زندگی این زوج را به عاشقانه ای نامعمول و شگفت بدل ساخت.
داستان عشقی که به واسطه ی نقاشی جرقه خورد و پربار شد، در حالی که هر یک آثاری متفاوت و در عین حال مکمل یکدیگر می آفریدند. هنر و انقلاب تنها وجوه مشترک میان آن دو بود که از فرم هایی متفاوت و خارج از منطق معمول بهره می بردند. فریدا برای دیه گو همان جادوی مبهمی را داشت که نزد دایه ی سرخپوست خود یافته بود و دیه گو برای فریدا به سان فرزندی بود که هیچ گاه جسم او تاب و مجال به دنیا آوردن آن را نیافت. آن ها زوج اسطوره ای جاودانی ساختند که همزمان بی نقص و متضاد بود.
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.