(منتخبی از اسناد عبدالحسین میرزا فرمانفرما به انضمام منتخبی از کتابچه مخارج و مواجب ملتزمین رکاب)
کتاب از دو بخش مجزا ولی مرتبط با شرایط ...
(منتخبی از اسناد عبدالحسین میرزا فرمانفرما به انضمام منتخبی از کتابچه مخارج و مواجب ملتزمین رکاب)
کتاب از دو بخش مجزا ولی مرتبط با شرایط زنان در آغاز قرن بیستم تشکیل شده است. مکاتباتی که در قسمت اول درج شده است، جنبه هایی از شرایط زنان را در کرمانشاه ترسیم می کند که می توان آن را به وضع زنان سایر نقاط کشور نیز تعمیم داد و به این نتیجه رسید که اغتشاشات، ناامنی، ضعف دولت و حکومت، فقر عمومی و نقایص قانون موجب اجحاف و ظلم علیه زنان می شد. بخصوص با نارسایی قانون تنها مرجع قشر بی پناه و ناتوان جامعه در مقابل زور و قدرت حکومت بود که می توانست به شکایات چه از جانب مردان و چه از جانب زنان رسیدگی کند که در این مکاتبات که همگی به فرمانفرما نوشته شده، منعکس است.
در بسیاری از این نامه ها مشکلات زنان روایت می شود که نمونه ای از شرایط ناامن و خشن در کل جامعه است، چنان چه والده عبدالباقی چاردولی به فرمانفرما نوشت که عده ای شبانه ریخته اند به دهکده آن چه دارایی بود حتی خانه و چوب را نیز به یغما بردند و از گله سلطان آباد بیست و هفت جفت گاو غارت کرده اند و حتی نعش کشته ها را هم برده اند.
تعدادی از مکاتبات درج شده در کتاب نیز مربوط به زنان خانواده فرمانفرماست که علی رغم جنبه های خصوصی آن، می تواند برای شفافیت زندگانی زنان قشری از جامعه آن روز ایران مفید باشد. این مکاتبات حاوی انواع مسائل زنانه است. چانه زدن سر جهیزیه و مهریه، تدارک عروسی، آداب و رسوم و اعتقادات، رقابت و دشمنی میان همسران یک مرد و آسیب هایی که از آن ناشی می شد. البته این مسائل به هر حال در مقیاس های مختلف مشترک کل جامعه بود.
شرایطی که در این اسناد منعکس است، در ساختار جامعه، نحوه حکومت و وضع مالی کشور ریشه داشت که به آسانی قابل تغییر نبود. از دوره ناصری انتقاد روشنفکران موجب اصلاحات جسته گریخته اش در نظام مملکت شد ولی با این چندان مفید فایده قرار نگرفت. با انقلاب مشروطه نیز اوضاع بهبود نیافت، چنان که در دوره دوم حکومت فرمانفرما در کرمانشاه بین سال های ۱۳۳۰ – ۱۳۳۲ ق هرج و مرج ادامه یافت و زنان نیز همچنان تحت فشار و مورد اجحاف قرار داشتند. انقلاب مشروطه موقعیت زنان را تغییر نداد، ولی دو اتفاق با اهمیت در این دوره روی داد که نتایج آن بعدها محسوس شد. زنان به طور خود جوش و داوطلبانه به فعالیت در زمینه ی فرهنگی پرداختند و با تلاش و تاکید مستمر آنان دولت بالاخره وادار شد که به مساله تحصیل دختران توجه کند. از طرف دیگر از همان آغاز انقلاب مشروطه زنان به مرور به نوعی خودآگاهی رسیدند و متوجه حقوق حقه خود شدند که اهمیت آن شاید در دراز مدت پدیده قابل مطالعه ای محسوب شود.
قسمت دوم کتاب «مخارج استمراری ملتزمین رکاب» شاه است که شامل مواجب، مقرری، سور و سات، انعام و... بود که قشر وسیعی از جامعه را دربرمی گرفت. در این جا آن چه از لحاظ حقوق و مستمری و... به زنان تعلق می گرفت مورد تحلیل قرار گرفته و نتایج جالبی نیز به دست آمده است که شاید در کمتر منبعی به آن اشاره شده است.
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.