جنبش مشروطه خواهی مردم ایران، در آغاز «جنبش» برای تأسیس آزادی بود، اما با مداخلهٔ شاه و عوامل از قفقاز آمده به «انقلابی» تبدیل شد و جای شگ ...
جنبش مشروطه خواهی مردم ایران، در آغاز «جنبش» برای تأسیس آزادی بود، اما با مداخلهٔ شاه و عوامل از قفقاز آمده به «انقلابی» تبدیل شد و جای شگفتی نیست که عمدهٔ تاریخ نویسی مشروطیت ایران آن را به عنوان انقلابی برای گذر از صورتی از سلطنت به نوع دیگر آن، یعنی سیاسی، فهمیده و توضیح داده است. یک نتیجهٔ مهم از این تغییر رویکرد به جنبش مشروطه خواهی مردم ایران، از «جنبش» قانون خواهی و تأسیس آزادی به «انقلاب» ضد سلطنتی، می توان گرفت و آن این که اگر مشروطیت در ایران را «جنبش» بدانیم به هیچ وجه نمی توان از شکست آن سخن گفت. این جنبش می تواند در زمان هایی دستخوش وقفه ای کوتاه - یا - میان مدت شود، اما به آسانی شکست نمی پذیرد. جنبش مشروطه خواهی در ایران نیز در تحول آتی آن، در گذار «از انقلاب سفید به انقلاب سرخ» در تغییر از سلسله ای به سلسلهٔ دیگر و دگرگونی های سرشت شیوهٔ فرمانروایی دو پادشاه پهلوی، موفق شد نهادهای اجتماعی، سیاسی، حقوقی خود را ایجاد کند. بدین سان، زمینهٔ ایجاد طبقهٔ متوسط و استوار شدن شالودهٔ وجهی از آرایش گروه های اجتماعی ایران، که از آن پس «جامعهٔ مدنی» خوانده شده، فراهم آمد و ایران را به جامعه ای مدرن و «در عِدادِ دُوَلِ مشروطه»، یعنی دارای حکومت قانون تبدیل کرد.
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.