داستان فارسی برای کودکان گروه سنی "ب". خرگورک یک گورخر کوچولو بود. یک روز نشسته بود بالای تپه اش و داشت درباره ی خودش فکر می کرد. خوب که ...
داستان فارسی برای کودکان گروه سنی "ب". خرگورک یک گورخر کوچولو بود. یک روز نشسته بود بالای تپه اش و داشت درباره ی خودش فکر می کرد. خوب که فکر کرد، گفت: «خب، من الآن گرسنه نیستم. تشنه نیستم. خوابم نمی آید. بازی هم نمی خواهم. یک خرگورک وقتی اینجوری می شود، حتما باید یک کار تازه کند؛ کاری که تا حالا نکرده است.» می خواهی بدانی خرگورک چه کار تازه ای می کند؟ کتاب را بخوان تا بدانی! ...
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.