دهكده حيوانات مثل هر روز پر از شادي و نشاط بود. حيوانات با هياهو و سر و صدا به دنبال هم مي دويدند. سنجاقك كوچولو سعي مي كرد پرواز كردن را از م ...
دهكده حيوانات مثل هر روز پر از شادي و نشاط بود. حيوانات با هياهو و سر و صدا به دنبال هم مي دويدند. سنجاقك كوچولو سعي مي كرد پرواز كردن را از مادرش ياد بگيرد. خرگوشها سوار ترن بودند و براي دوستانشان دست تكان مي دادند. خرس ها دوچرخه سواري مي كردند. خلاصه هر كسي به كاري مشغول بود. ناگهان يك سوسك پروازكنان به دهكده رسيد و فرياد زد: از اين به بعد من رئيس شما هستم و به همه دستور مي دهم... (با كاغذ گلاسه و تصاوير رنگي)
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.