مرتضي در تهران مي گردد در پي فرشته. همه زن ها را به شكل او مي بيند. اما همه نشانه ها از او مي گريزد. او مي ماند و ياد و خاطره اي كه ديگر در دستر ...
مرتضي در تهران مي گردد در پي فرشته. همه زن ها را به شكل او مي بيند. اما همه نشانه ها از او مي گريزد. او مي ماند و ياد و خاطره اي كه ديگر در دسترس نيست. سوار بر لنجي از آب مي گذرد و خود را به آن سو مي رساند، به استانبول مي رود، پي جوي فرشته. در شهري كه فرشته و بچه هايش در زير آسمانش نفس مي كشند...
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.