مجموعه 6 داستان كوتاه فارسي. خلاصه اي از داستان باغ بي حصار: الهام و فريبرز با هم همكار و زن و شوهرند. الهام كم كم از بي توجهي ها و اختلاف نظر ...
مجموعه 6 داستان كوتاه فارسي. خلاصه اي از داستان باغ بي حصار: الهام و فريبرز با هم همكار و زن و شوهرند. الهام كم كم از بي توجهي ها و اختلاف نظرهايي كه با شوهرش پيدا مي كند خسته شده و آنها از هم جدا مي شوند. آقاي "روشن " يكي از كارمندان قديمي شركت است كه هميشه لبخند به لب دارد و رفتار متين و صميمانه اي با همه همكاران دارد. او داراي همسر و فرزند است و به ظاهر زندگي خوش و آرامي را مي گذراند. آقاي روشن كه از جدايي الهام و فريبرز آگاه مي شود، سعي مي كند كه به الهام نزديكتر شده و كم كم خود واقعي اش را نشان مي دهد. او از الهام تقاضاي نامشروعي دارد. در اين موقع است كه الهام پي به شخصيت واقعي او مي برد و مي فهمد كه چه روز و شب هاي بسياري را بيهوده از وي جلوي فريبرز تعريف و طرفداري كرده است. الهام احساس مي كند كه چيزي در درونش شكسته است
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.