"كسی به سرهنگ نامه نمی نويسد "برای اولين بار در مارس ١٩٥٨در مجله "ميتو" (در كلمبيا) به چاپ رسيد و دومين اثر "ماركز "به شمار می آيد .وی در اين كت ...
"كسی به سرهنگ نامه نمی نويسد "برای اولين بار در مارس ١٩٥٨در مجله "ميتو" (در كلمبيا) به چاپ رسيد و دومين اثر "ماركز "به شمار می آيد .وی در اين كتاب، زندگی سرهنگی پير را روايت می كند كه در اوج فقر به همراه همسرش، در انتظار دريافت حقوق مقرری به سر می برد .در آغاز داستان "ماركز "می گويد : "نزديك به شصت سال ـ از خاتمه آخرين جنگ داخلی تا به امروز ـ سرهنگ كاری نداشت جز صبر و انتظار ."نويسنده اين داستان را زمانی به رشته تحرير در می آورد كه روزگار خود او نيز دقيقا مشابه سرهنگ است .وی از طرف روزنامه "ال اسپكتادور "به فرانسه اعزام شده بود كه همزمان با تعطيلی روزنامه، به دستور ديكتاتور وقت كلمبيا، بیکار و در انتظار دريافت مقرری از روزنامه تعطيل شده است .باری !سرهنگ و همسرش، در انتظار دريافت حقوق ثانيه شماری می كنند و فقر بر خانه آنها سايه گسترده است .تنها دلخوشی اين زوج پير، يك خروس جنگی است به اين اميد كه در مسابقه برنده شوند .البته آنها حتی قادر نيستند دانه خروس را تامين كنند .يادآور می شود اين داستان، زير بنایی بود برای خلق رمان "صد سال تنهایی"، زيرا سرهنگ اين داستان، همان سرهنگ شورشی "صد سال تنهایی "است كه خزانه جنگهای داخلی را به "سرهنگ آئورليانو " تحويل داد .
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.