هذیانهای پراکنده در باد، داستان زن نقاشی است درگیر در توفان زندگی با برادری که پس از مرگ مادر به اعتیاد و اکس روی آورده و همسر نویسندها ...
هذیانهای پراکنده در باد، داستان زن نقاشی است درگیر در توفان زندگی با برادری که پس از مرگ مادر به اعتیاد و اکس روی آورده و همسر نویسندهای که طرح داستانی رهایش نمیکند. نویسنده برای نوشتن داستان و به یاد آوردن خاطرات کودکی خود که همان طرح داستان است از خانه میرود تا جایی که احساس کند میتواند، شروع به نوشتن کند. نقاش با دلتنگیها و بومهایش باقی میماند و برادرش، غرق در الکل و جنون، مغازهی خود را به آتش کشیده و میمیرد. کتاب حاضر از مجموعهی ادبیات معاصر افغانستان و شامل هفده داستان کوتاه است. عنوان برخی از داستانها عبارتند از: "هذیانهای پراکنده در باد"، "پل"، "پنجره"، "صداها مرا میخوانند"، "دریا توفانی شده" و "بابا انار دارد".
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.