شامگاه ٢٥ خرداد ١٣٨٨،تهران.
افروز، زنی سالخورده، بی قرار و هیجان زده به خانه باز میگردد تا شوهر سالخورده تر خود، احمد، را به تظاهرات عظیم ...
شامگاه ٢٥ خرداد ١٣٨٨،تهران.
افروز، زنی سالخورده، بی قرار و هیجان زده به خانه باز میگردد تا شوهر سالخورده تر خود، احمد، را به تظاهرات عظیمی ببرد که علیه تقلب در انتخابات و پایمال کردن حقوق مردم در خیابانها جریان دارد.
در لحظهای از تئامل و تردید،هر دوی انهااولین تظاهراتی را که سالها پیش دست در دست هم در آن شرکت کرده اند، به یاد میآورند:
سی تیر ۱۳۳۱، تهران...
خاطره ای چنان دور از یک پیروزی یگانه که پس از این همه سال باور نکردنی به نظر میآید...
اما نبرد آزادی در ایران از پنجاه و هفت سالی که احمد و افروز دست در دست هم پشت سر گذاشته اند، بسی طولانی تر است - چنان طولانی، دشوار و پر پیچ و خمّ که بیشتر به عبادتی بی اجر و پاداش میماند تا تلاشی متضمن معنی و مقصود...
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.