رمان فارسی. نویسنده در «رنسانس مجسمه ها» در قالب داستان، یک دوره کامل فرهنگ، ادبیات، فلسفه، تاریخ ادیان در جوامع را مرور و نقد کرده و چرا ...
رمان فارسی. نویسنده در «رنسانس مجسمه ها» در قالب داستان، یک دوره کامل فرهنگ، ادبیات، فلسفه، تاریخ ادیان در جوامع را مرور و نقد کرده و چرایی رسیدن جهان به وضعیت فعلی را مطرح می کند و به دنبال راه چاره برای خروج از این بن بست است.در بخشی از این رمان آمده است: اعتمادالسلطنه در رابطه با بازدید ناصرالدین شاه از یک مدرسه دخترانه در ورشو می نویسد: «شاه امروز در ورشو به مدرسه دخترها رفتند. البته نه برای دیدن وضع تدریس بلکه بیشتر برای دیدن دخترها.» هم او می گوید: «در لندن انگلیسی ها بر خلاف سفرها ی قبلی با ما مثل سگ رفتار کردند.» ملیجک نیز از خانه یک بانکدار معروف یهودی در انگلیس که میهمان بودند، بعضی اسباب های خانه را دزدیده بود و افتضاح به بار آمده بود. خرافی بودن ناصرالدین شاه و عقاید و باورهای او به این که برای دوری از چشم زخم و هر گونه مصیبت غیرمترقبه او باید هر روز صبح خروسی را سر می برید و خون می ریخت، یکی از مشکلاتی بود که در انگلستان و در کاخ ملکه با آن رو به رو بودند. ولی انگلیسی ها برایشان اخذ امتیازات تجاری خیلی مهم تر از پیدا کردن روزی یک خروس برای ناصرالدین شاه بود ...»
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.